Indirectly

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb C1
به‌طور غیرمستقیم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The new law will affect us all, directly or indirectly.
- قانون جدید به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم بر همه‌ی ما تأثیر خواهد گذاشت.
- They communicated indirectly through a mutual friend.
- آن‌ها به‌طور غیرمستقیم از طریقِ دوست مشترک ارتباط برقرار کردند.
adverb
به‌طور غیرواضح، به‌طور تلویحی
- Trump was referring indirectly to his predecessor, Barack Obama.
- ترامپ به‌طور تلویحی به همتای پیشین خود، باراک اوباما، اشاره می‌کرد.
- He mentioned religion only indirectly.
- تنها به‌طور تلویحی به دین اشاره می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد indirectly

  1. adverb obliquely
    Synonyms: secondhand, not immediately, diffusely, circumlocutorily, periphrastically, discursively, in a roundabout way
    Antonyms: immediately, directly, primarily

ارجاع به لغت indirectly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indirectly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/indirectly

لغات نزدیک indirectly

پیشنهاد بهبود معانی