آخرین به‌روزرسانی:

Indirectly

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb C1

به‌طور غیرمستقیم

The new law will affect us all, directly or indirectly.

قانون جدید به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم بر همه‌ی ما تأثیر خواهد گذاشت.

They communicated indirectly through a mutual friend.

آن‌ها به‌طور غیرمستقیم از طریقِ دوست مشترک ارتباط برقرار کردند.

adverb

به‌طور غیرواضح، به‌طور تلویحی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Trump was referring indirectly to his predecessor, Barack Obama.

ترامپ به‌طور تلویحی به همتای پیشین خود، باراک اوباما، اشاره می‌کرد.

He mentioned religion only indirectly.

تنها به‌طور تلویحی به دین اشاره می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد indirectly

  1. adverb obliquely
    Synonyms:
    in a roundabout way secondhand not immediately discursively diffusely circumlocutorily periphrastically
    Antonyms:
    directly immediately primarily

ارجاع به لغت indirectly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indirectly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/indirectly

لغات نزدیک indirectly

پیشنهاد بهبود معانی