آخرین به‌روزرسانی:

Sharply

ˈʃɑːrpli ˈʃɑːpli

صفت تفضیلی:

more sharply

صفت عالی:

most sharply

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2

یک‌مرتبه، به‌سرعت، سریعاً، زود، ناگهانی، به‌طور ناگهانی

He sharply criticized her for making a careless mistake in her work.

او به‌سرعت از او انتقاد کرد که چرا در کارش اشتباه کرده است.

The car came to a halt sharply, screeching its tires.

ماشین یک‌مرتبه متوقف شد و لاستیک‌هایش صدا داد.

adverb

تیز، به‌طور تیز، به‌طور برنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The knife sliced through the steak sharply.

چاقو به‌طور برنده‌ای استیک را برش داد.

The knife sliced through the tomato sharply.

چاقو به‌طور تیزی گوجه‌فرنگی را برش داد.

adverb

با خشونت، با لحن بد، با تندی، به‌شدت، تند

He spoke sharply to his friend for betraying his trust.

با دوستش به‌خاطر خیانت به اعتمادش با لحن بد صحبت کرد.

She looked at him sharply, her eyes filled with anger.

با نگاهی تند به او نگاه کرد و چشمانش پر از خشم بود.

adverb

به‌وضوح، به‌طور واضح، به‌طور شفاف، آشکار، بی‌پرده، بی‌تعارف، به‌طور محسوس

The musician's talent stood out sharply among his peers.

استعداد این نوازنده در بین همسالانش به‌طور واضحی برجسته بود.

The temperature dropped sharply overnight, causing icy road conditions.

دمای هوا در طول شب به‌طور محسوسی کاهش یافت و باعث یخ‌زدگی جاده‌ها شد.

adverb

شیک، مد روز

She dressed sharply for the gala.

او برای مراسم گالا لباسی مد روز پوشید.

She dressed sharply for the party.

او برای مهمانی لباس شیک پوشید.

adverb

با زیرکی

The teacher sharply reprimanded the students for talking during class.

معلم به‌دلیل صحبت در کلاس دانش‌آموزان را با زیرکی توبیخ کرد.

She sharply turned her head to see who was calling her name.

او با زیرکی سرش را چرخاند تا ببیند چه کسی نام او را صدا می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sharply

  1. adjective in a manner easy to hear
    Synonyms:
    distinctly pointedly piercingly
  1. adverb very suddenly and to a great degree
    Synonyms:
    acutely precipitously
  1. adverb in an aggressive manner
    Synonyms:
    aggressively crisply

لغات هم‌خانواده sharply

ارجاع به لغت sharply

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sharply» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sharply

لغات نزدیک sharply

پیشنهاد بهبود معانی