Chamois

ˈʃæmi ˈʃæmwɑː
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از shammy به‌ جای chamois استفاده کرد.

  • noun verb - transitive
    چرم بسیار نازک از پوست گوسفند و بز و گوزن، نوعی رنگ زرد، (جانورشناسی) شوکا، بز کوهی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد chamois

  1. noun Hoofed mammal of mountains of Eurasia having upright horns with backward-hooked tips
    Synonyms: chammy, shammy, antelope, chamois-leather, Rupicapra rupicapra, cloth, fabric, leather, chammy leather, skin, shammy leather

ارجاع به لغت chamois

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chamois» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chamois

لغات نزدیک chamois

پیشنهاد بهبود معانی