Chamfer

ˈtʃæmfər ˈtʃæmfə
آخرین به‌روزرسانی:
  • noun verb - transitive
    لبه‌ی پخ (به‌ویژه اگر شیب آن 45 درجه باشد)، ناو، گوده، پخ
  • noun verb - transitive
    پخ کردن
  • noun verb - transitive
    شیاردار کردن، کنگره‌دار کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد chamfer

  1. verb Cut a furrow into a columns
    Synonyms: bevel, furrow, chase
  2. noun Two surfaces meeting at an angle different from 90 degrees
    Synonyms: bevel, cant

ارجاع به لغت chamfer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chamfer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chamfer

لغات نزدیک chamfer

پیشنهاد بهبود معانی