آیکن بنر

بلک فرایدی فست‌دیکشنری - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی فست‌دیکشنری - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Cloth

klɒːθ klɒθ

شکل جمع:

cloths

معنی cloth | جمله با cloth

noun uncountable B2

پوشاک پارچه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

مشاهده

Some traditional clothes are made from handwoven cloth.

برخی لباس‌های سنتی از پارچه‌ی دست‌بافت ساخته می‌شوند.

The tailor measured the length of cloth needed for the suit.

خیاط طول پارچه‌ی مورد نیاز برای کت‌وشلوار را اندازه گرفت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

woolen cloth

پارچه‌ی پشمی

tablecloth

سفره، رومیزی

loincloth

لنگ

noun countable B2

دستمال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Dust accumulated on the shelf, so I used a cloth to remove it.

گردوغبار روی قفسه جمع شده بود، بنابراین از دستمالی برای پاک کردن آن استفاده کردم.

She wiped the table with a damp cloth.

او میز را با دستمال مرطوب پاک کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cloth

  1. noun fabric

Collocations

the cloth

1- جامه‌ی روحانیت، کسوت کشیش، عبا و عمامه

2- جامعه‌ی روحانیت، روحانیون

سوال‌های رایج cloth

شکل جمع cloth چی میشه؟

شکل جمع cloth در زبان انگلیسی cloths است.

ارجاع به لغت cloth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cloth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cloth

لغات نزدیک cloth

پیشنهاد بهبود معانی