آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۸ دی ۱۴۰۳

    Cotton

    ˈkɑːtn ˈkɒtn

    شکل جمع:

    cottons

    معنی cotton | جمله با cotton

    noun uncountable B1

    گیاه‌شناسی پنبه (رشته‌های سفید که در اطراف بذر یک گیاه بلند رشد می‌کند که به ویژه در ایالات متحده، چین و آسیای جنوبی رشد می‌کند)

    cotton, پنبه (رشته‌های سفید که در اطراف بذر یک گیاه بلند رشد می‌کند که به ویژه در ایالات متحده، چین و آسیای جنوبی رشد می‌کند)
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

    مشاهده

    cotton fields

    مزارع پنبه

    Do they grow cotton in Texas, too?

    در تگزاس هم پنبه می‌کارند؟

    noun uncountable

    نخ یا پارچه‌ی ساخته شده از الیاف گیاه پنبه

    cotton, نخ یا پارچه‌ی ساخته شده از الیاف گیاه پنبه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    Wash white cottons in hot water.

    لباس‌های پنبه‌ای سفید را با آب گرم بشویید.

    a cotton shirt

    پیراهن پنبه‌ای (کتانی)

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    reels of cotton

    (انگلیس) قرقره‌های نخ پنبه‌ای

    noun uncountable

    انگلیسی آمریکایی پنبه (به شکل یک توده‌ی نرم که معمولاً برای تمیز کردن پوست استفاده می‌شود)، معادل این واژه در انگلیسی بریتانیایی cotton wool است.

    cotton, پنبه (به شکل یک توده‌ی نرم که معمولاً برای تمیز کردن پوست استفاده می‌شود)، معادل این واژه در انگلیسی بریتانیایی cotton wool است.
    verb - intransitive

    موافق بودن

    verb - intransitive informal

    متوجه شدن، فهمیدن، بو بردن

    He, too, cottoned on and came running.

    او هم شستش خبردار شد و دوان‌دوان آمد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cotton

    1. noun erect bushy mallow plant or small tree bearing bolls containing seeds with many long hairy fibers
      Synonyms:
      cloth cotton fiber cotton plant cotton shrub cotton-wool gossypium (Latin) king-cotton angora raffia oakum chemstrand
    1. verb to live or act together in harmony
      Synonyms:
      get along get on harmonize

    Phrasal verbs

    cotton on

    پی بردن، بو بردن، فهمیدن

    cotton up to (or cotton on to)

    (عامیانه) خود‌شیرینی کردن، منت کشیدن

    Collocations

    cotton ball

    وش، غوزه‌ی پنبه

    سوال‌های رایج cotton

    معنی cotton به فارسی چی میشه؟

    پنبه (Cotton) یکی از مهم‌ترین الیاف طبیعی است که از گیاه پنبه به‌دست می‌آید. این گیاه عمدتاً در مناطق گرم و مرطوب رشد می‌کند و از دیرباز به عنوان منبعی برای تولید الیاف نرم و مقاوم شناخته شده است. پنبه به‌خاطر خصوصیات منحصر به فردش، در صنعت نساجی و تولید پارچه بسیار محبوب است.

    معانی و توضیحات

    1. تعریف پنبه: پنبه الیافی است که از دانه‌های گیاه پنبه به‌دست می‌آید. این الیاف در بخش پوشش دانه گیاه رشد می‌کنند و پس از برداشت، به روش‌های مختلفی مانند جداسازی، شستشو و ریسندگی، برای تولید پارچه و محصولات دیگر آماده می‌شوند.

    2. انواع پنبه: پنبه به چندین نوع تقسیم می‌شود، از جمله پنبه آمریکایی، پنبه مصری و پنبه هندی. هر کدام از این انواع ویژگی‌های خاص خود را دارند، به‌عنوان مثال، پنبه مصری به خاطر طول الیافش معروف است و از نظر کیفیت بالاترین رتبه را دارد.

    3. خصوصیات پنبه: پنبه دارای خصوصیات منحصر به فردی است که آن را به انتخاب اول برای تولید پارچه تبدیل کرده است. این خصوصیات شامل نرمی، قابلیت تنفس، جذب رطوبت، و مقاومت در برابر حرارت است. همچنین، پنبه به راحتی رنگ می‌گیرد و در برابر شستشو مقاوم است.

    4. کاربردها: پنبه در تولید انواع پارچه‌ها، از جمله تیشرت‌ها، شلوارها، ملحفه‌ها، و دیگر پوشاک استفاده می‌شود. همچنین در صنایع پزشکی و بهداشتی، مانند تولید گاز و پنبه پزشکی، کاربرد دارد.

    5. مزایای استفاده از پنبه: استفاده از پنبه به‌عنوان الیاف طبیعی می‌تواند به کاهش آلرژی و حساسیت کمک کند. این الیاف به‌خاطر طبیعی بودنشان، معمولاً نسبت به الیاف مصنوعی بهتر است و از نظر زیست‌محیطی نیز کمتر آسیب‌زننده است.

    6. تاریخچه پنبه: استفاده از پنبه به بیش از ۷۰۰۰ سال پیش برمی‌گردد و آثار آن در تمدن‌های باستانی مانند مصر و هند دیده می‌شود. در این کشورها، پنبه به‌عنوان یکی از محصولات کلیدی در تجارت و اقتصاد شناخته می‌شد.

    7. کشت و برداشت پنبه: کشت پنبه نیازمند شرایط خاصی از جمله آب و خاک مناسب است. برداشت پنبه معمولاً با دست یا ماشین‌های خاصی انجام می‌شود که دانه‌ها را از الیاف جدا می‌کنند.

    نکات جالب درباره پنبه

    - پنبه و محیط زیست: کشت پنبه معمولاً به مصرف بالای آب و مواد شیمیایی نیاز دارد. به همین دلیل، در سال‌های اخیر، تحقیقات زیادی برای توسعه روش‌های کشت پایدار و ارگانیک پنبه انجام شده است.

    - پنبه و فرهنگ: در بسیاری از فرهنگ‌ها، پنبه نماد نرمی و راحتی است. در ادبیات و هنر، پنبه به‌عنوان نمادی از زندگی آرام و ساده شناخته می‌شود.

    - بازار جهانی پنبه: پنبه یکی از کالاهای اصلی در تجارت جهانی است و کشورهای زیادی در تولید و صادرات آن نقش دارند. چین، هند و ایالات متحده از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان پنبه در جهان هستند.

    شکل جمع cotton چی میشه؟

    شکل جمع cotton در زبان انگلیسی cottons است.

    ارجاع به لغت cotton

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cotton» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cotton

    لغات نزدیک cotton

    • - cottian alps
    • - cottier
    • - cotton
    • - cotton ball
    • - cotton batting
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.