فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pocketbook

ˈpɑːkɪtbʊk ˈpɒkətbʊk

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

کیف بغلی، جزوه دان، جای کاغذ یا اسکناس پول، درآمد، کتابچه یا دفتر بغلی، کتاب جیبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

He took his driver's license out of his pocketbook.

گواهینامه‌ی رانندگی خود را از کیف بغلش در آورد.

Inflation hurts everyone's pocketbook.

تورم به وضع مالی همه کس صدمه می‌زند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

rental costs to meet the pocketbooks of teachers

اجاره‌بها که مناسب درآمد معلمان باشد

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pocketbook

  1. noun accessory for carrying personal items
    Synonyms:
    bag purse handbag wallet pouch clutch suitcase reticule leather hide frame

ارجاع به لغت pocketbook

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pocketbook» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pocketbook

لغات نزدیک pocketbook

پیشنهاد بهبود معانی