به قدر یک جیب، یک جیب پر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He knew I like pistachios and he gave me a pocketful.
میدانست پسته دوست دارم و جیبم را (از آن) پر کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pocketful» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pocketful