آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Pockmark

ˈpɑːkmɑːrk ˈpɒkmɑːk

معنی pockmark | جمله با pockmark

noun verb - transitive

جای ابله، ابله‌گون کردن، گود کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

His face was pitted by pockmarks.

جای آبله صورتش را چاله‌چوله‌دار کرده بود.

Morteza's face was pockmarked.

مرتضی آبله رو بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد pockmark

  1. noun pitlike scar

ارجاع به لغت pockmark

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pockmark» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pockmark

لغات نزدیک pockmark

پیشنهاد بهبود معانی