جای ابله، ابلهگون کردن، گود کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His face was pitted by pockmarks.
جای آبله صورتش را چالهچولهدار کرده بود.
Morteza's face was pockmarked.
مرتضی آبله رو بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pockmark» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pockmark