آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Dimple

ˈdɪmpl ˈdɪmpl

معنی dimple | جمله با dimple

noun verb - intransitive adverb

چاه زنخدان، گودی (بدن و زنخدان و گونه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a dimple on the chin

چاه زنخدان، چال چانه

the dimply thighs of a plump baby

ران‌های چال‌دار کودک تپل

نمونه‌جمله‌های بیشتر

When she smiles her cheeks become dimpled.

وقتی لبخند می‌زند لپ‌هایش چال می‌افتد.

(Wordsworth) the pool's dark surface breaks into dimples.

رویه‌ی تیره‌ی استخر از آب‌چال‌های کوچک پوشیده می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد dimple

  1. noun indentation

ارجاع به لغت dimple

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dimple» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dimple

لغات نزدیک dimple

پیشنهاد بهبود معانی