آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Mutter

ˈmʌt̬ər ˈmʌtə

معنی mutter | جمله با mutter

noun verb - intransitive adverb B2

من‌من، غرغر، لند‌لند، سخن زیر لب، من‌من کردن، جویده سخن گفتن، غرغر کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He muttered something and went out of the room.

او زیر لب چیزی گفت و از در خارج شد.

The workers were angry and muttering the word "strike."

کارگران خشمگین بودند و کلمه‌ی «اعتصاب» را زیر لب تکرار می‌کردند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

When she saw her exam grade, she began to mutter.

وقتی که نمر‌ه‌ی امتحان خود را دید، شروع کرد به غرولند کردن.

the mutterings of the distant clouds

غرش ابرهای دوردست

the muttering of the waves on the rocky shore

هیاهوی امواج بر ساحل سنگی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد mutter

ارجاع به لغت mutter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mutter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mutter

لغات نزدیک mutter

پیشنهاد بهبود معانی