آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۶ بهمن ۱۴۰۲

    Grunt

    ɡrʌnt ɡrʌnt

    گذشته‌ی ساده:

    grunted

    شکل سوم:

    grunted

    سوم‌شخص مفرد:

    grunts

    وجه وصفی حال:

    grunting

    معنی grunt | جمله با grunt

    verb - intransitive

    جانورشناسی صدای خرخر ایجاد کردن (در خوک)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

    مشاهده

    The pig grunts loudly whenever it is hungry.

    خوک هروقت گرسنه است بلند خرخر می‌کند.

    As the farmer approached, the pig grunted in anticipation of being fed.

    با نزدیک شدن کشاورز، خوک به انتظار سیر شدن صدای خرخر ایجاد کرد.

    verb - intransitive verb - transitive

    نالیدن، غرولند کردن، خرخر کردن، خرناس کشیدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    He grunted in pain as he lifted the heavy box.

    وقتی جعبه‌ی سنگین را بلند می‌کرد از درد نالید.

    They grunted their disapproval.

    آنان مخالفت خود را با غرولند ابراز داشتند.

    noun countable

    ناله، خرخر، غر

    The toddler let out a grunt as she tugged on her father's shirt.

    کودک نوپا درحالی‌که پیراهن پدرش را می‌کشید، ناله‌‌ای سر داد.

    The weightlifter let out a loud grunt as he lifted the heavy barbell above his head.

    وزنه‌بردار درحالی‌که دامبل سنگین را بالای سرش بلند می‌کرد، ناله‌ی بلندی کشید.

    noun countable informal

    انگلیسی آمریکایی سرباز (با درجه‌ی پایین)

    The grunt carried heavy equipment for the platoon.

    سرباز تجهیزات سنگین برای جوخه حمل می‌کرد.

    The grunt's tireless efforts contributed to the success of the mission.

    تلاش‌های خستگی‌ناپذیر سرباز به موفقیت این ماموریت کمک کرد.

    noun countable informal

    انگلیسی آمریکایی شخص بی‌مهارت یا کم‌تجربه (در یک کاری)، ناشی، شخص ناوارد

    The grunt's job required little skill or creativity.

    کار فرد ناشی به مهارت یا خلاقیت مختصری نیاز داشت.

    As a grunt, she often felt underappreciated for her contributions to the company.

    به‌عنوان یک شخص کم‌تجربه، او اغلب احساس می‌کرد که برای کمک‌هایش به شرکت مورد قدردانی قرار نمی‌گیرد.

    noun uncountable informal

    قدرت

    With a final grunt, the construction worker lifted the heavy beam into place.

    کارگر ساختمانی با نهایت قدرت تیر سنگین را در جای خود بلند کرد.

    The boxer's grunt revealed the intensity of his punches during the match.

    قدرت بوکسور در شدت مشت‌های او در طول مسابقه آشکار شد.

    noun countable uncountable

    انگلیسی آمریکایی غذا و آشپزی نوعی دسر (متشکل از میوه‌های پخته‌شده با نان)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

    مشاهده

    The warm aroma of the apple grunt filled the kitchen.

    عطر گرم دسر سیب آشپزخانه را پر کرده بود.

    The sweet flavor of the peach grunt was simply delightful.

    طعم شیرین دسر هلو واقعا لذت‌بخش بود.

    noun countable

    ارتشی آمریکایی، سرباز در جنگ ویتنام

    The grunt's training prepared him for the harsh realities of war.

    آموزش ارتش آمریکا او را برای واقعیت‌های سخت جنگ آماده کرد.

    The grunt formed strong bonds with his fellow soldiers during his tour of duty.

    ارتش آمریکا در طول انجام وظیفه، پیوندهای محکمی با دیگر سربازانش ایجاد کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد grunt

    1. verb snort
      Synonyms:
      cry groan squeak squawk

    سوال‌های رایج grunt

    گذشته‌ی ساده grunt چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده grunt در زبان انگلیسی grunted است.

    شکل سوم grunt چی میشه؟

    شکل سوم grunt در زبان انگلیسی grunted است.

    وجه وصفی حال grunt چی میشه؟

    وجه وصفی حال grunt در زبان انگلیسی grunting است.

    سوم‌شخص مفرد grunt چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد grunt در زبان انگلیسی grunts است.

    ارجاع به لغت grunt

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «grunt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grunt

    لغات نزدیک grunt

    • - grungy
    • - grunion
    • - grunt
    • - grunter
    • - grus
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.