آخرین به‌روزرسانی:

Growl

ɡraʊl ɡraʊl

گذشته‌ی ساده:

growled

شکل سوم:

growled

سوم‌شخص مفرد:

growls

وجه وصفی حال:

growling

شکل جمع:

growls

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - intransitive adverb

غرغر کردن، خرناس کشیدن، صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The dog did not bark but growled menacingly.

سگ پارس نکرد؛ ولی به‌طور تهدید‌آمیزی غرید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد growl

  1. noun, verb animal-like sound
    Synonyms:
    roar rumble thunder howl moan grunt grumble snarl bark bellow roll gnarl gnarr

ارجاع به لغت growl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «growl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/growl

لغات نزدیک growl

پیشنهاد بهبود معانی