زیر لب غرغر کردن، با خود زمزمه کردن (معمولا از روی نارضایتی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He muttered something under his breath, but I couldn't hear it.
او چیزی زیر لب زمزمه کرد، اما من نتوانستم آن را بشنوم.
She was muttering under her breath about the unfairness of it all.
او زیر لب در مورد ناعادلانه بودن همه چیز غر می زد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mutter under your breath» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mutter-under-your-breath