شکل جمع:
spongers(فرد) مفتخور، حاضریخور، طفیلی، انگل، کلاش، آویزان، سوءاستفادهگر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He always relied on his friends; he was known as a sponger.
او همیشه به دوستانش تکیه میکرد و بهعنوان فردی مفتخور شناخته میشد.
Everyone knew the sponger would show up when there was free food.
همه میدانستند که وقتی پای غذای مجانی در میان باشد، این آدم کلاش ظاهر میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sponger» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sponger