Snail

sneɪl sneɪl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    snails

معنی

noun countable
جانورشناسی حلزون، لیسک، نرم‌تن صدف‌دار، به‌شکل مارپیچ جلو رفتن، وقت تلف کردن، انسان یا حیوان تنبل و کندرو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد snail

  1. noun Edible terrestrial snail usually served in the shell with a sauce of melted butter and garlic
    Synonyms: escargot, slug, drone, gastropod, periwinkle, slowpoke, sluggard

ارجاع به لغت snail

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snail» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/snail

لغات نزدیک snail

پیشنهاد بهبود معانی