امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Slugging

American: ˈslʌɡɪŋ British: ˈslʌɡɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
ضربه‌زنی، مشت‌زنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد slugging

  1. verb Be idle; exist in a changeless situation
    Synonyms:
    belting walloping striking socking smashing slogging pasting swigging stagnating conking slamming clipping bopping biffing whopping hitting slowing whamming whacking slouching thwacking lazing punching smiting drinking popping knocking clobbering clouting catching bashing batting idling

ارجاع به لغت slugging

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slugging» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slugging

لغات نزدیک slugging

پیشنهاد بهبود معانی