با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Slugging

American: ˈslʌɡɪŋ British: ˈslʌɡɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
ضربه‌زنی، مشت‌زنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد slugging

  1. verb Be idle; exist in a changeless situation
    Synonyms: belting, walloping, striking, socking, smashing, slogging, pasting, swigging, stagnating, conking, slamming, clipping, bopping, biffing, whopping, hitting, slowing, whamming, whacking, slouching, thwacking, lazing, punching, smiting, drinking, popping, knocking, clobbering, clouting, catching, bashing, batting, idling

ارجاع به لغت slugging

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slugging» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slugging

لغات نزدیک slugging

پیشنهاد بهبود معانی