گذشتهی ساده:
featherbeddedشکل سوم:
featherbeddedسومشخص مفرد:
featherbedsوجه وصفی حال:
featherbeddingشکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (noun): feather bed
انگلیسی بریتانیایی ناپسند حمایت کردن، محافظت کردن، در رفاه قرار دادن، لوس بار آوردن، لای پر قو بزرگ کردن
The company featherbeds its employees with generous benefits.
این شرکت کارمندان خود را با مزایای زیاد حمایت میکند.
Don't featherbed your children too much or they won't learn to be independent.
فرزندان خود را زیاد لوس بار نیاورید وگرنه مستقل بودن را یاد نخواهند گرفت.
تصویبی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Featherbed practices prevented productivity improvements in the company.
شیوههای تصویبی مانع از بهبود بهرهوری در شرکت شد.
The featherbed contract included excessive overtime pay and job guarantees.
قرارداد تصویبی شامل دستمزد بیش از حد اضافه کاری و ضمانت شغلی بود.
(کارمند اضافی) گرفتن، استخدام کردن
The manager decided to featherbed the department by hiring more employees than necessary.
مدیر تصمیم گرفت با استخدام کردن کارمندان بیش از حد لازم، بخش را تقویت کند.
The union demanded that the company stop featherbedding and reduce the number of workers on the payroll.
اتحادیه از این شرکت خواست تا گرفتن کارگران اضافی را متوقف کند و تعداد کارگران را در لیست حقوق کاهش دهد.
(تخت با) تشک پر
She sank into the featherbed, feeling like she was floating on a cloud.
او در تشک پر فرو رفت و احساس کرد که روی ابر شناور است.
The featherbed was so soft and comfortable, I never wanted to leave it.
تخت با تشک پر آنقدر نرم و راحت بود که هرگز نمیخواستم آن را ترک کنم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «featherbed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/featherbed