امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Incognito

ˌɪnkɑːɡˈniːtoʊ ˌɪnkɒɡˈniːtəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ناشناس، با هویت یا لباس مبدل، به‌طور ناشناس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Shah Abbas went to the Jewish district incognito.
- شاه‌عباس به‌طور ناشناس به محله‌ی یهودیان رفت.
adverb
ناشناخته
- the skull that had remained incognito for decades.
- جمجمه‌ای که چندین دهه ناشناخته مانده بود.
noun plural
آدم ناشناس، با نام مستعار، آدم شناخته‌نشده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incognito

  1. adjective in disguise
    Synonyms: anonymous, bearded, camouflaged, concealed, disguised, hidden, incog, isolated, masked, masquerading, obscure, under assumed name, unknown, unrecognized
    Antonyms: known, openly, seen, unhidden

ارجاع به لغت incognito

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incognito» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incognito

لغات نزدیک incognito

پیشنهاد بهبود معانی