Incognizant

American: ɪnˈkɑːɡnɪzənt British: ɪnˈkɒɡnɪzənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بی‌خبر، ناآگاه، بی‌اطلاع، غیر‌وارد، بدون‌ شناسایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incognizant

  1. adjective (often followed by `of') not aware
    Synonyms:
    unaware ignorant uninformed unknowing oblivious
    Antonyms:
    aware

ارجاع به لغت incognizant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incognizant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incognizant

لغات نزدیک incognizant

پیشنهاد بهبود معانی