Anonymous

əˈnɑːnəməs əˈnɒnɪməs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more anonymous
  • صفت عالی:

    most anonymous

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
بی‌نام، دارای نام مستعار، تخلصی، لاادری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- An anonymous man found the purse and gave it to the police.
- مرد ناشناسی کیف پول را پیدا کرد و تحویل پلیس داد.
- He preferred to remain anonymous.
- او ترجیح داد که گمنام باقی بماند.
- You can send your complaints anonymously.
- می‌توانید شکایات خود را بدون ذکر نام ارسال کنید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anonymous

  1. adjective unknown, usually by choice
    Synonyms: bearding, incognito, innominate, Jane/John Doe, nameless, pseudo, pseudonymous, secret, so and so, such and such, unacknowledged, unattested, unavowed, unclaimed, uncredited, undesignated, undisclosed, unidentified, unnamed, unsigned, unspecified, whatchamacallit, what’s his/her name, whatsis, X, you know who
    Antonyms: identified, known, named

ارجاع به لغت anonymous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anonymous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anonymous

لغات نزدیک anonymous

پیشنهاد بهبود معانی