شناختهنشده، ناشناخته، ناشناس، مجهول، بینامونشان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
An unidentified person contacted the police and gave the names of whom involved in the robbery.
فردی ناشناس با پلیس تماس گرفت و اسامی سارقان را اعلام کرد.
an unidentified woman
زنی بینامونشان
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unidentified» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unidentified