با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Identity

aɪˈdentəti aɪˈdentəti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    identities

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun B2
هویت، نام و نشان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- His identity has not yet been revealed.
- هنوز هویت او افشا نشده است.
- No proof of identity is needed.
- نیازی به اثبات هویت نیست.
- mistaken identity
- اشتباه در تعیین هویت، هویت عوضی
noun
یگانگی، همانندی، یکسانی، همسانی
- Groups united by identity of purpose.
- گروه‌هایی که یگانگی هدف آنان را متحد می‌کند.
noun
(ریاضی) همانی، هوهویه، گسترش یکسان
- identity function
- تابع همانی، تابع متحد
- identity permutation
- جایگشت یکه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد identity

  1. noun person’s individuality
    Synonyms: character, circumstances, coherence, distinctiveness, existence, identification, integrity, ipseity, name, oneness, particularity, personality, self, selfdom, selfhood, selfness, singleness, singularity, status, uniqueness
  2. noun similarity, correspondence
    Synonyms: accord, agreement, congruence, congruity, empathy, equality, equivalence, identicalness, likeness, oneness, rapport, resemblance, sameness, selfsameness, semblance, similitude, unanimity, uniformity, unity
    Antonyms: difference, dissimilarity, opposition

لغات هم‌خانواده identity

ارجاع به لغت identity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «identity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/identity

لغات نزدیک identity

پیشنهاد بهبود معانی