آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Circumstances

معنی circumstances | جمله با circumstances

noun plural

شرایط، اوضاع، اوضاع‌واحوال، کم‌وکیف، وضع زندگی، جریانات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Under no circumstances should you (= you should not) approach the man.

تحت هیچ شرایطی با آن مرد ارتباط نگیر.

I can’t imagine circumstances in which I would be willing to steal.

نمی‌توانم شرایطی را تصور کنم که در آن مایل به دزدی کردن باشم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد circumstances

  1. noun state of affairs in one’s life

Collocations

aggravating circumstances

عوامل (کیفیات) تشدید‌کننده

mitigating circumstances

شرایط مخففه

in straitened circumstances

در مضیقه مالی، در شرایط سخت

Idioms

reduced circumstances

(قدیمی) فقر و فاقه، نداری، بی‌بضاعتی

ارجاع به لغت circumstances

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «circumstances» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/circumstances

لغات نزدیک circumstances

پیشنهاد بهبود معانی