آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Income

ˈɪŋkʌm / / ˈɪn- ˈɪŋkʌm / / ˈɪn-

شکل جمع:

incomes

معنی income | جمله با income

noun countable B2

درآمد، عایدی، دخل

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

What is your income?

درآمد شما چقدر است؟

low income

درآمد کم

نمونه‌جمله‌های بیشتر

high income

درآمد زیاد

a two-income family

خانواده‌ی دو درآمدی

What is the source of his income?

منبع درآمد او چیست؟

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد income

  1. noun money earned by work or investments
    Synonyms:
    pay earnings salary cash revenue profit gains receipts returns dividends compensation wage assets proceeds interest means livelihood benefits commission gross net cash flow royalty avails take home bottom line payoff harvest in the black drawings honorarium gravy
    Antonyms:
    expenses debt bills

سوال‌های رایج income

شکل جمع income چی میشه؟

شکل جمع income در زبان انگلیسی incomes است.

ارجاع به لغت income

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «income» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/income

لغات نزدیک income

پیشنهاد بهبود معانی