آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Earnings

ˈɜrːnɪŋz ˈɜːnɪŋz

معنی earnings | جمله با earnings

plural preposition B2

درآمد، دخل، مداخل، عایدی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

His earnings did not cover his expenses.

درآمد او مخارج او را تأمین نمی‌کرد.

The company's earnings are up.

درآمدهای شرکت زیاد شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد earnings

  1. noun money for work performed
    Antonyms:
    debt bills losses payout

لغات هم‌خانواده earnings

ارجاع به لغت earnings

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «earnings» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/earnings

لغات نزدیک earnings

پیشنهاد بهبود معانی