آخرین به‌روزرسانی:

Stipend

ˈstaɪpend ˈstaɪpend

شکل جمع:

stipends

معنی

noun

مواجب، حقوق، جیره، دستمزد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stipend

  1. noun payment for services
    Synonyms:
    pay wage salary fee allowance consideration take emolument hire award gratuity pension

ارجاع به لغت stipend

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stipend» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stipend

لغات نزدیک stipend

پیشنهاد بهبود معانی