با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Stipendiary

staɪˈpendɪəri staɪˈpendɪəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
مزدور، وظیفه‌خوار، حقوق‌بگیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- stipendiary services
- خدمات در برابر دستمزد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stipendiary

  1. adjective For which money is paid
    Synonyms: salaried, compensable, compensated, paying, remunerated, remunerative
  2. noun (United Kingdom) a paid magistrate (appointed by the Home Secretary) dealing with police cases
    Synonyms: stipendiary magistrate

ارجاع به لغت stipendiary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stipendiary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stipendiary

لغات نزدیک stipendiary

پیشنهاد بهبود معانی