۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Stipple

ˈstɪpl ˈstɪpl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

با نقطه سایه زدن یا نقشی ایجاد کردن، لکه‌دار کردن، منقوط کردن، ترسیم با نقطه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stipple

  1. verb to mark with many small spots
    Synonyms:
    dot speckle fleck speck pepper sprinkle dapple freckle mottle besprinkle bespeckle
  1. verb produce a mottled effect
    Synonyms:
    dot speckle dapple dab

ارجاع به لغت stipple

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stipple» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stipple

لغات نزدیک stipple

پیشنهاد بهبود معانی