گذشتهی ساده:
fleckedشکل سوم:
fleckedسومشخص مفرد:
flecksوجه وصفی حال:
fleckingشکل جمع:
flecksرگهرگه کردن، خطخط کردن، نقطهنقطه کردن، نقطه، خال، رگه، راهراه، برفک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
flecks of sunlight under the tree
سایه آفتاب زیر درخت
a fleck of soot
ذرهای دوده
Blood had flecked the snow.
خون برفها را لکهلکه کرده بود.
گذشتهی ساده fleck در زبان انگلیسی flecked است.
شکل سوم fleck در زبان انگلیسی flecked است.
شکل جمع fleck در زبان انگلیسی flecks است.
وجه وصفی حال fleck در زبان انگلیسی flecking است.
سومشخص مفرد fleck در زبان انگلیسی flecks است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fleck» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fleck