آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Fee

fiː fiː

شکل جمع:

fees

معنی fee | جمله با fee

noun countable B1

مزد، دستمزد، اجرت، پاداش، پول، شهریه، کارمزد

Doctors have raised their fees.

دکترها حق ویزیت خود را بالا برده‌اند.

laboratory fee

هزینه‌ی آزمایشگاه

verb - transitive

دستمزد دادن به، اجیر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fee

Idioms

hold in fee

دارا بودن، داشتن

سوال‌های رایج fee

شکل جمع fee چی میشه؟

شکل جمع fee در زبان انگلیسی fees است.

ارجاع به لغت fee

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fee

لغات نزدیک fee

پیشنهاد بهبود معانی