فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Ante

ˈænti ˈænti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    anted
  • شکل سوم:

    anted
  • سوم‌شخص مفرد:

    antes
  • وجه وصفی حال:

    anteing
  • شکل جمع:

    antes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
شرط اولیه، پول ورودی (مقدار پولی اولیه‌ای که هر شخص برای شرکت در شرط‌بندی می‌پردازد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- He raised the ante to scare off the weaker players.
- او شرط اولیه را بالا برد تا بازیکنان ضعیف‌تر را بترساند.
- Each player put in a $10 ante before the round began.
- هر بازیکن ۱۰ دلار ورودی برای شروع دور بازی پرداخت.
prefix
(-ante) پیش، قبل از، در جلو
- She attended regular antenatal checkups to ensure her baby’s health.
- او به‌طور منظم در معاینات پیش‌از زایمان شرکت می‌کرد تا از سلامت نوزادش مطمئن شود.
- Historical documents show that the local civilization antedates the empire by centuries.
- اسناد تاریخی نشان می‌دهند که تمدن محلی چند قرن قبل‌از آن امپراتوری وجود داشته است.
verb - transitive
پرداختن، هزینه دادن، مبلغی را دادن، پول را روی میز گذاشتن (در بازی‌ها)
- If you want to be part of this investment, you’ll need to ante up your share.
- اگر می‌خواهی بخشی از این سرمایه‌گذاری باشی، باید سهمت را پرداخت کنی.
- Each player had to ante five dollars to join the poker game.
- هر بازیکن مجبور بود پنج دلار پول روی میز بگذارد تا وارد بازی پوکر شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ante

  1. noun something risked on an uncertain outcome
    Synonyms:
    bet wager stake pot price pay

Phrasal verbs

  • ante up

    (عامیانه) پرداختن، سهم خود را دادن، دانگ دادن

Idioms

  • to raise (or up) the ante

    1- (پوکر) توپ زدن 2- (مذاکرات یا دعوی‌ها) بر خواسته‌های خود افزودن، ادعای خود را زیادتر کردن

ارجاع به لغت ante

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ante» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ante

لغات نزدیک ante

پیشنهاد بهبود معانی