فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Ante

ˈænti ˈænti

گذشته‌ی ساده:

anted

شکل سوم:

anted

سوم‌شخص مفرد:

antes

وجه وصفی حال:

anteing

شکل جمع:

antes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

شرط اولیه، پول ورودی (مقدار پولی اولیه‌ای که هر شخص برای شرکت در شرط‌بندی می‌پردازد)

He raised the ante to scare off the weaker players.

او شرط اولیه را بالا برد تا بازیکنان ضعیف‌تر را بترساند.

Each player put in a $10 ante before the round began.

هر بازیکن ۱۰ دلار ورودی برای شروع دور بازی پرداخت.

prefix

(-ante) پیش، قبل از، در جلو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

She attended regular antenatal checkups to ensure her baby’s health.

او به‌طور منظم در معاینات پیش‌از زایمان شرکت می‌کرد تا از سلامت نوزادش مطمئن شود.

Historical documents show that the local civilization antedates the empire by centuries.

اسناد تاریخی نشان می‌دهند که تمدن محلی چند قرن قبل‌از آن امپراتوری وجود داشته است.

verb - transitive

پرداختن، هزینه دادن، مبلغی را دادن، پول را روی میز گذاشتن (در بازی‌ها)

If you want to be part of this investment, you’ll need to ante up your share.

اگر می‌خواهی بخشی از این سرمایه‌گذاری باشی، باید سهمت را پرداخت کنی.

Each player had to ante five dollars to join the poker game.

هر بازیکن مجبور بود پنج دلار پول روی میز بگذارد تا وارد بازی پوکر شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ante

  1. noun something risked on an uncertain outcome
    Synonyms:
    bet wager stake pot price pay

Phrasal verbs

ante up

(عامیانه) پرداختن، سهم خود را دادن، دانگ دادن

Idioms

to raise (or up) the ante

1- (پوکر) توپ زدن 2- (مذاکرات یا دعوی‌ها) بر خواسته‌های خود افزودن، ادعای خود را زیادتر کردن

ارجاع به لغت ante

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ante» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ante

لغات نزدیک ante

پیشنهاد بهبود معانی