آخرین به‌روزرسانی:

Gravy

ˈɡreɪvi ˈɡreɪvi

شکل جمع:

gravies

معنی

noun uncountable

آبگوشت، شیره گوشت، استفاده نا‌مشروع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gravy

  1. noun sauce
    Synonyms:
    dressing juice

سوال‌های رایج gravy

شکل جمع gravy چی میشه؟

شکل جمع gravy در زبان انگلیسی gravies است.

ارجاع به لغت gravy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gravy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gravy

لغات نزدیک gravy

پیشنهاد بهبود معانی