با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Emolument

ɪˈmɑːljəmənt ɪˈmɒljəmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    درآمد، مواجب، مداخل، معونت، حقوق، مقرری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد emolument

  1. noun payment
    Synonyms: compensation, returns, pay, profit

ارجاع به لغت emolument

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «emolument» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/emolument

لغات نزدیک emolument

پیشنهاد بهبود معانی