با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Takings

ˈteɪkɪŋz ˈteɪkɪŋz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural
اقتصاد درآمدها، عواید، دریافتی‌ها (از فروش)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The cashier was responsible for counting and recording the takings at the end of each shift.
- صندوقدار مسئول شمارش و ثبت دریافتی‌ها در پایان هر شیفت بود.
- The store's takings were down this month.
- درآمدهای فروشگاه در این ماه کاهش یافت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد takings

  1. noun The income or profit arising from such transactions as the sale of land or other property
    Synonyms: return, issue, take, proceeds, yield, payoff

لغات هم‌خانواده takings

ارجاع به لغت takings

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «takings» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/takings

لغات نزدیک takings

پیشنهاد بهبود معانی