فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Takings

ˈteɪkɪŋz ˈteɪkɪŋz

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural

اقتصاد درآمدها، عواید، دریافتی‌ها (از فروش)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The cashier was responsible for counting and recording the takings at the end of each shift.

صندوقدار مسئول شمارش و ثبت دریافتی‌ها در پایان هر شیفت بود.

The store's takings were down this month.

درآمدهای فروشگاه در این ماه کاهش یافت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد takings

  1. noun the income or profit arising from such transactions as the sale of land or other property
    Synonyms:
    return yield proceeds take issue payoff

لغات هم‌خانواده takings

ارجاع به لغت takings

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «takings» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/takings

لغات نزدیک takings

پیشنهاد بهبود معانی