با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Identify With

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • phrasal verb B2
    احساس نزدیکی کردن، احساس هم‌دردی کردن، خود را جای کسی گذاشتن، کسی را درک کردن، هم‌ذات‌پنداری کردن
    • - Many readers identify with the characters in her novels.
    • - خوانندگان زیادی با شخصیت‌های رمان‌هایش هم‌ذات‌پنداری می‌کنند.
    • - He identified with our loss.
    • - او با فقدان ما احساس هم‌دردی کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد identify with

  1. verb put oneself in the place of another
    Synonyms: ally, associate, empathize, feel for, put in same category, put oneself in another’s shoes, relate to, respond to, see through someone’s eyes, sympathize, think of in connection, understand

ارجاع به لغت identify with

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «identify with» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/identify-with

لغات نزدیک identify with

پیشنهاد بهبود معانی