فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Identifier

aɪˈdentəˌfaɪər aɪˈdentɪfaɪə

شکل جمع:

identifiers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

کامپیوتر شناسه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده

The software uses the identifier to track and categorize data.

این نرم‌‌افزار از شناسه برای ردیابی و دسته‌بندی داده‌ها استفاده می‌کند.

The system assigns a random identifier to each new user.

سیستم به هر کاربر جدید یک شناسه‌ی تصادفی اختصاص می‌دهد.

noun countable

کد شناسایی، معین‌ کننده‌ی هویت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The identifier on the package helped me find the correct address.

کد شناسایی روی بسته به من کمک کرد تا آدرس صحیح را پیدا کنم.

The number on the book is a unique identifier used to track its sales and inventory.

شماره‌ی روی کتاب یک کد شناسایی منحصر به فرد است که برای پیگیری فروش و موجودی آن استفاده می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت identifier

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «identifier» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/identifier

لغات نزدیک identifier

پیشنهاد بهبود معانی