فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Rename

ˌriːˈneɪm ˌriːˈneɪm

گذشته‌ی ساده:

renamed

شکل سوم:

renamed

سوم‌شخص مفرد:

renames

وجه وصفی حال:

renaming

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

تغییر نام دادن، تغییر دادن نام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The institution was renamed a few times after 1949.

این مؤسسه پس از سال ۱۹۴۹ میلادی چند بار تغییر نام داد.

They renamed the street in honor of the late mayor.

آن‌ها نام این خیابان را به افتخار شهردار مرحوم تغییر دادند.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده rename

  • verb - transitive
    name, rename

ارجاع به لغت rename

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rename» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rename

لغات نزدیک rename

پیشنهاد بهبود معانی