فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Renascence

American: rɪˈnæsns British: rɪˈnæsns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نوزایش، تجدید حیات، تولد مجدد، زندگی مجدد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد renascence

  1. noun the act of reviving or condition of being revived
    Synonyms:
    revival renewal resurgence rebirth reactivation renaissance revitalization resurrection resuscitation revivification
  1. noun a second or new birth
    Synonyms:
    rebirth reincarnation

ارجاع به لغت renascence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «renascence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/renascence

لغات نزدیک renascence

پیشنهاد بهبود معانی