با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Reactivation

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    فعالیت مجدد
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد reactivation

  1. noun The act of reviving or condition of being revived
    Synonyms: rebirth, renaissance, renascence, renewal, resurgence, resurrection, resuscitation, revitalization, revival, revivification

ارجاع به لغت reactivation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reactivation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reactivation

لغات نزدیک reactivation

پیشنهاد بهبود معانی