با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Resurgence

rɪˈsɜrːdʒns rɪˈsɜːdʒns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    بازخیز، تجدید حیات، تجدید فعالیت، طغیان مجدد
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد resurgence

  1. noun revival
    Synonyms: comeback, reawakening, rebirth, rebound, recovery, rejuvenation, renaissance, renascence, renewal, restoration, resurrection, return, revitalization, triumph

ارجاع به لغت resurgence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «resurgence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/resurgence

لغات نزدیک resurgence

پیشنهاد بهبود معانی