آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۹ آذر ۱۴۰۴

    Resurgence

    rɪˈsɜrːdʒns rɪˈsɜːdʒns

    معنی resurgence | جمله با resurgence

    noun singular uncountable formal

    احیا، رونق دوباره، اوج‌گیری مجدد، بازخیز، تجدید حیات

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The festival’s success reflects a resurgence of interest in local culture and history.

    موفقیت این جشنواره نشان‌دهنده‌ی احیای دوباره‌ی علاقه به فرهنگ و تاریخ محلی است.

    There has been a resurgence in demand for high-quality olive oil in recent years.

    در سال‌های اخیر، رونق دوباره‌ای در تقاضا برای روغن زیتون باکیفیت دیده می‌شود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد resurgence

    1. noun revival
      Synonyms:
      recovery return renewal restoration rebirth comeback rebound resurrection revivalization rejuvenation renaissance reawakening renascence triumph

    سوال‌های رایج resurgence

    معنی resurgence به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «resurgence» در زبان فارسی به «احیا»، «تجدید حیات»، «بازخیزش» یا «بازگشت دوباره» ترجمه می‌شود.

    این واژه به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزی که قبلاً رو به افول یا نابودی رفته بود، دوباره قدرت، اهمیت یا حیات تازه‌ای پیدا می‌کند. «Resurgence» بار معنایی مثبتی دارد و معمولاً در زمینه‌هایی به کار می‌رود که بازگشت دوباره‌ی نیرو، ایده، فرهنگ یا حتی سلامت جسمی و روحی را نشان می‌دهد.

    از منظر فرهنگی و اجتماعی، «resurgence» زمانی به کار می‌رود که یک سنت، سبک هنری یا جنبش فکری پس از سال‌ها فراموشی دوباره به حیات بازگردد. برای نمونه، می‌توان از «resurgence» موسیقی سنتی یا بازگشت دوباره‌ی مدهای قدیمی در صنعت پوشاک سخن گفت. این نوع کاربرد واژه نشان‌دهنده‌ی چرخه‌های فرهنگی و علاقه‌ی جوامع به بازگشت به گذشته یا بازآفرینی ارزش‌های فراموش‌شده است.

    در حوزه‌ی علمی و پزشکی، «resurgence» برای اشاره به بازگشت یک بیماری، یک نظریه یا حتی یک روش درمانی استفاده می‌شود. برای مثال، بازگشت یک بیماری عفونی پس از مدت‌ها کنترل یا ظهور دوباره‌ی علاقه به یک روش درمان طبیعی، نوعی «resurgence» محسوب می‌شود. این کاربرد نشان‌دهنده‌ی آن است که بسیاری از پدیده‌ها ممکن است با وجود افول یا حذف موقت، دوباره در شرایط خاصی به صحنه بازگردند.

    از دیدگاه روان‌شناسی و فردی، «resurgence» می‌تواند استعاره‌ای برای بازگشت امید، انگیزه یا انرژی پس از دوره‌ای از رکود یا بحران باشد. فردی که پس از تجربه‌ی سختی‌ها و شکست‌ها دوباره انگیزه می‌یابد و با انرژی بیشتری به سمت اهداف خود حرکت می‌کند، در واقع نوعی «resurgence» را تجربه کرده است. این بُعد معنایی واژه، آن را به مفهومی الهام‌بخش و مثبت در سطح فردی تبدیل می‌کند.

    در ادبیات و هنر، «resurgence» اغلب به عنوان یک مفهوم استعاری برای نشان دادن بازگشت دوباره‌ی زندگی، عشق یا خلاقیت به کار می‌رود. نویسندگان و شاعران با استفاده از این واژه می‌توانند تصویری قوی از امید، باززایی و جریان یافتن دوباره‌ی حیات در دل تاریکی و ناامیدی خلق کنند. از این منظر، «resurgence» نه تنها یک واژه‌ی کاربردی، بلکه ابزاری برای انتقال بار عاطفی و معنوی عمیق به مخاطب است.

    «resurgence» مفهومی است که هم در سطح فردی و هم در سطح جمعی به کار می‌رود و بیانگر این حقیقت است که بسیاری از چیزها—حتی پس از افول—قابلیت بازگشت و احیا دارند. این واژه ما را به یاد چرخه‌ی زندگی و پویایی همیشگی فرهنگ، طبیعت و انسان می‌اندازد.

    ارجاع به لغت resurgence

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «resurgence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/resurgence

    لغات نزدیک resurgence

    • - resurface
    • - resurge
    • - resurgence
    • - resurgent
    • - resurrect
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.