گذشتهی ساده:
reboundedشکل سوم:
reboundedسومشخص مفرد:
reboundsوجه وصفی حال:
reboundingشکل جمع:
reboundsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- درحال عقبنشینی، پس زنی، پس از کمانه کردن 2- (مثلاً در عشق یا ازدواج) کمی پس از پایان، درحال واکنش
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rebound» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rebound