شکل نوشتاری دیگر این لغت: snap-back
بازگشت سریع (به شرایط قبلی)، عقبگرد
The stock experienced a rapid snapback after the initial drop in prices.
سهام پس از افت اولیهی قیمتها، بازگشت سریعی را تجربه کرد.
Tehran warns E3 against misusing JCPOA snapback mechanism.
تهران به E۳ نسبت به سوءاستفاده از مکانیسم بازگشت سریع (=ماشه) برجام هشدار داد.
The team’s snapback from a losing streak showcased their resilience.
بازگشت سریع این تیم از یک باخت، مقاومت آنها را نشان داد.
Following the setback, his snapback was impressive, regaining his confidence swiftly.
پساز شکست، بازگشت سریع او تحسینبرانگیز بود و اعتمادبهنفس خود را بهسرعت به دست آورد.
ورزش (در فوتبال) پاس (توپ)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The quarterback executed a perfect snapback to start the play.
بازیکن خط حمله پاسی عالی برای شروع بازی داد.
After the snapback, the running back dashed toward the end zone.
پساز پاس، بهسمت ناحیهی انتهایی عقب دوید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «snapback» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/snapback