۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Reactivate

riˈæktɪveɪt riˈæktɪveɪt

گذشته‌ی ساده:

reactivated

شکل سوم:

reactivated

سوم‌شخص مفرد:

reactivates

وجه وصفی حال:

reactivating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

دوباره فعال کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

After the strike , they reactivated the factory.

پس از پایان اعتصاب کارخانه را دوباره به‌کار انداختند.

tuberculosis that was reactivated by fatigue

بیماری سل که به‌دلیل خستگی عود کرده بود

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reactivate

  1. verb to rouse from a state of inactivity or quiescence
    Synonyms:
    revive reanimate resurrect reawaken renew revitalize resuscitate rekindle revivify recrudesce
  1. noun
    Synonyms:
    reactivation resuscitation recrudescence revivification

سوال‌های رایج reactivate

گذشته‌ی ساده reactivate چی میشه؟

گذشته‌ی ساده reactivate در زبان انگلیسی reactivated است.

شکل سوم reactivate چی میشه؟

شکل سوم reactivate در زبان انگلیسی reactivated است.

وجه وصفی حال reactivate چی میشه؟

وجه وصفی حال reactivate در زبان انگلیسی reactivating است.

سوم‌شخص مفرد reactivate چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد reactivate در زبان انگلیسی reactivates است.

ارجاع به لغت reactivate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reactivate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reactivate

لغات نزدیک reactivate

پیشنهاد بهبود معانی