پزشکی احیا، بههوشآوری
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
Learning cardiopulmonary resuscitation can save lives.
با یادگیری احیای قلبی ریوی میتوان جان انسانها را نجات داد.
The paramedics used a defibrillator during the resuscitation of the cardiac arrest victim.
پیراپزشکها در حین بههوشآوری قربانی ایست قلبی از دفیبریلاتور استفاده کردند.
احیا (بازگشت به موفقیت پس از یک دورهی دشوار بهویژه در تجارت)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company's resuscitation began with a new marketing strategy.
احیای این شرکت با استراتژی بازاریابی جدیدی آغاز شد.
The team's resuscitation came after a series of losses.
احیای این تیم پس از شکستهای متوالی انجام شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «resuscitation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/resuscitation