شکل جمع:
revivalsاحیا، نوجانی، جان تازه، نیروی تازه، تجدید قوا، تجدید حیات، رواج مجدد، نورواجی، جانبخشی، نوشکوفی
the revival of old traditions.
احیای سنتهای قدیمی.
The revival of interest in Persian music.
رواج مجدد علاقه به موسیقی ایران.
North Africa has witnessed a strong religious revival.
آفریقای شمالی شاهد یک احیای مذهبی نیرومند بوده است.
The revival of family picnics.
رواج مجدد پیکنیکهای خانوادگی.
سینما و تئاتر بازتولید (نمایشنامه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The theater's revival of the classic play drew a large crowd.
بازتولید تئاتر کلاسیک جمعیت زیادی را به خود جلب کرد.
Many fans eagerly anticipated the revival of their favorite show from the 1980s.
بسیاری از طرفداران مشتاقانه منتظر بازتولید نمایش مورد علاقهی خود از دههی ۱۹۸۰ بودند.
جلسهی مذهبی، گردهمایی دینی
The Baptist revival is scheduled for tomorrow.
گردهمایی مذهبی باپتیستها فردا برگزار خواهد شد.
The revival sparked a renewed interest in spiritual practices.
گردهمایی دینی علاقه به اعمال معنوی را برانگیخت.
حقوق تجدید اعتبار، اعادهی اعتبار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
The revival of a revoked will.
تجدید اعتبار وصیتنامهی فسخشده.
The revival of the old contract brought new opportunities for both parties.
اعادهی اعتبار قرارداد قدیمی فرصتهای جدیدی را برای هر دو طرف به ارمغان آورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «revival» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/revival