Revitalization

American: ˌriˌvaɪtələˈzeɪʃn̩ British: ˌri:ˌvaɪtəlaɪˈzeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تجدید حیات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد revitalization

  1. noun The act of reviving or condition of being revived
    Synonyms: revival, resurgence, revivification, reactivation, rebirth, revitalisation, renaissance, renascence, renewal, resurrection, resuscitation

ارجاع به لغت revitalization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «revitalization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/revitalization

لغات نزدیک revitalization

پیشنهاد بهبود معانی