امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Reactor

riˈæktər riˈæktə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun countable
عامل واکنش، عامل عکس‌العمل، راکتور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reactor

  1. noun (physics) any of several kinds of apparatus that maintain and control a nuclear reaction for the production of energy or artificial elements
    Synonyms: activator, nuclear-reactor, catalyst
  2. adjective
    Synonyms: catalytic

لغات هم‌خانواده reactor

ارجاع به لغت reactor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reactor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reactor

لغات نزدیک reactor

پیشنهاد بهبود معانی