۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Catalyst

ˈkæt̬lɪst ˈkætl-ɪst

شکل جمع:

catalysts

معنی

noun countable

واکنشگر، عامل فعل و انفعال اجسام شیمیایی در اثر مجاورت،(مجازاً) تشکیلات‌دهنده، سازمان‌دهنده، فروگشا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد catalyst

  1. noun something which incites activity
    Synonyms:
    motivation impulse incentive stimulus spur goad incitement impetus incitation agitator adjuvant enzyme reactant synergist incendiary radical spark plug wave maker reactionary
    Antonyms:
    block blockage prevention preventer

سوال‌های رایج catalyst

شکل جمع catalyst چی میشه؟

شکل جمع catalyst در زبان انگلیسی catalysts است.

ارجاع به لغت catalyst

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «catalyst» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/catalyst

لغات نزدیک catalyst

پیشنهاد بهبود معانی