با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Impetus

ˈɪmpɪtəs ˈɪmpɪtəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun uncountable
    نیروی جنبش، عزم، انگیزه
    • - His arrival gave fresh impetus to peace talks.
    • - وارد شدن او به مذاکرات صلح جان تازه‌ای بخشید.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد impetus

  1. noun stimulus, force
    Synonyms: catalyst, energy, goad, impulse, impulsion, incentive, incitation, incitement, momentum, motivation, power, pressure, push, spur, stimulant, urge
    Antonyms: block, check, hindrance

ارجاع به لغت impetus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «impetus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/impetus

لغات نزدیک impetus

پیشنهاد بهبود معانی